عشق از زبان بچه ها
وقتی کسی شما رو دوست داره اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنه که اسنت از جای مطمئنی به زبون آورده شده. بیلی -4ساله
مادر بزرگ من از وقتی ارترز گرفته نمی تونه خم بشه و ناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش ارترز گرفتن این عشقه .ربکا 8-ساله
عشق موقیکه دختره عطر می زنه و پسره هم ادکلون و دوتایی می رن بیرون تا همدیگر رو بو کنن .کارل-5ساله
عشق وقتیکه که شما برای غذا خوردن میرین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما . کریستی -6ساله
عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه. دنی-7ساله
عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره. تری-4ساله
عشق موقیکه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید . مامان و بابای من دقیقا اینجورین. امیلی-8ساله
عشق همون باز کردن کادوهای کریسمس به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی. بابی-7ساله
اگه می خواهی دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی. نیکا 7-ساله
عشق اون موقعی که تو به پسره می گی که از تی شرتش خوشت اومده بعد اون هر روز می پوشش. نوئل-7ساله
عشق مثل یه پیرزنه کوچولو و یه پیر مرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن. تامی-6ساله
مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کسه دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره . کلر-6ساله
عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا . الین-5ساله
عشق اون موقعی که مامان بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره. کریس-7ساله
می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو می ده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره. لورن-4ساله
وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از پلکهاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن. کارل-7ساله
دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشویی می شنود ولی به نظرش چندش آور نمیاد. مارک-6ساله
و بالاخره آخریش که از همه قشنگ تره:
همسایه دیوار به دیوار این آقا پسر یک مرد مسن بود این اقا به تازگی همسر خودشون رو از دست داده بود پسر بچه وقتی پیرمرد رو تنها در حال گریه کردن دیده بوده به حیاط خانه پیرمرد وارد میشه و می پره بقلش و همونجا می مونه وقتی مادرش ازش می پرسه که چی کار کردی؟ میگه که هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه کنه.
4364 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
2 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian